پرینازپریناز، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

پریناز...تولد دوباره عشق

خوشا به حالت ای روستایی...

1391/3/22 11:04
نویسنده : مامان پریناز
784 بازدید
اشتراک گذاری

دختر بلای مامان!

2-3 روز تعطیلات خرداد رفتیم ارنگه.2 شب اونجا خوابیدیم و الحق که صفا کردیم.همش تو دلم میگم خوش به حال روستاییها چه حالی می کنن با این همه صفای طبیعت...

همه چی لذت بخش بود:

شب که با صدای جیر جیرک و نسیم خنک و صدای رودخونه و تصویر قشنگ ماه به خواب می رفتیم...سحر که با صدای انواع و اقسام پرنده ها برای نماز صبح بیدار می شدیم و تو خنکهای سحر تو حیاط وضو می گرفتیم و دیگه موقع نماز صبح خواب الوده نبودیم....روز که تا تونستیم بازی و گردش و خوراکی و چیدن گل و کندن سبزه ها و فوت کردن قاصدک ....بعد از ظهر یه خواب دلنشین با ختکی نسیم عصرگاهی...عصر  منقل دونفره من و بابایی و درست کردن بلال و "این چیه" گفتن تو بعد از دیدن بلال...

خیلی خوش گذشت.خدایا شکرت بابت همه نعمت هات...

 

یه کم از احوالات خودت بگم.شیطونیات هر روز وارد مرحله جدیدتری میشه و کارای جدید به کارای قبلیت اضافه میشه.ولی یه چیزی بگم دیگه شلوغ بازیات اذیتم نمیکنه.دیگه ناراحت نمیشم اگه خونه شلوغ پلوغ باشه.ریختن کشوی کمدهات کار هر روزته.کشو و کابینتای منم که بماند خودم اجازه میدم بریزی به هم.همین که یه کم دست از سر کچل من برداری برام بسه!!

دایره لغاتت داره اضافه میشه ولی کلا تو حرف زدن تنبلی!گاهی مطمئنم میتونی یه کلمه ای رو برای درخواستت بگی ولی با اشاره یا اهن و اوهون کارتو پیش می بری.کلمات جدیدی که به ذهنم میرسه:میخوام.نمیخوام.نه.مادر.بشینه.بپوشه...

علاقه زیادی به دست گرفتن قاشق چنگال پیدا کردی و خیلی خوب قاشق غذا رو به سمت دهانت می بری و محتوای قاشقت دیگه نمیریزه.شکر خدا اشتهات بهتر شده و برای یه لقمه غذا خوردن حرصم نمیدی!!


 

 

 

 

آخرشم نفهمیدم راست دست هستی یا چپ دست ؟چون با هر دو ذستت خوب کار می کنی.

 

الهی که همیشه با دستهای پرمهرت بین دیگران محبت تقسیم کنیماچ

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مبینا
25 خرداد 91 22:47
خوش بحالتون،من به همچین سفری نیاز دارم شدید.خوشحالم که بهتون خوش گذشته و خوشحالم که دیگه پریناز عزیزم غذاش رو خوب میخوره.و متشکرم بخاطر اینکه شیره ی جانت رو تواین مدت به پریناز عزیز دادی.