9 ماهگیت مبارک ناناز خانوم
دختر عسلی من
ماشالله ماشالله بزرگ شدیا!!9 ماهه شدی و خوردنی و شیطون بلا و بانمک!!
همیشه عاشق نی نی های 9 ماهه بودم الان خودم از اون نی نی ناز نازیا دارم.ممنونم خدایاااااااا
من همیشه عاشق نی نی کوشولوها بودم اون هم از نوع زیر دوسال!(که هنوز تخس نشدن) ولی از وقتی مامان شدم یه جور دیگه نی نی ها رو دوس دارم.یه جورایی هم دلم براشون میسوزه چون خیلی وابسته هستن و معصوم.گاهی وقتا خیلی حرص میدن ولی هیچ اراده ای ندارن...
امشب جایزه بزرگ شدنت میبریمت ددر.عصری میریم ارنگه و آخرشب برمیگردیم
دیشب مامان بزرگها رو افطاری دعوت کردم.خاله مرجان هم از روز قبل اومده بود پیشمون تا باهات بازی کنه من به کارام برسم.دستش درد نکنه کلی با شما بازی میکنه ولی یه وقتایی هم حوصلشو سر میبری ها!حسابی با سامان بازی کردین و پسرعموی شیطونت آتیش سوزوند!!
مامانییییییی حیا کن دختر.دیگه با ربنای قبل افطار هم نانای میکنی؟!هرچی باردار بودم قران خوندم مثل اینکه اشتباهی فکر کردی ترانه دارم میخونم!
فردا شب قدره.قشنگ ترین شبهای زندگی.شبهایی که هرچی از خدا میخوای میده.الهی به حق این شبهای نزول قران خدا تو و همه نی نی ها رو سالم در پناه خودش نگه داره
یادش به خیر پارسال این موقع که بعد از شبهای قدر بود رفتیم مشهد.مامانی با شیمک قلمبه!!چقدر خوش گذشت.چقدر دل سیر زیارت کردم.بابایی وقتی عقد بودیم گفت هر سال میبرتم مشهد و تا حالا رو قولش بوده.انشالله امسال هم بتونیم بریم تا دختر نانازمو نشون امام رضا بدم.