یه مامان برعکس!
هیچ وقت فکرشم نمی کردم همچین مامانی بشم.بازم بحث ،سر خوراکی هاست!پریناز با خیلی از بچه هایی که دیدم و می بینم فرق داره.هر بچه ای تا حالا دیدم عاشق سیب زمینی سرخ کرده بوده،مامان ها شکلات رو از دست بچه قایم می کنن،پیتزا و فست فود هم که دیگه نگو اکثر بچه ها عاشقشن!دخترک چیپس و پفک ببینه میگه اخه مامان نخور!!!
حالا من برعکس همه مامان ها شدم.دوست دارم گاهی بچه هله هوله هم بخوره.دلم می خواد اگه یه روز عصر هیچی نداشتم بهش بدم یه سیب زمینی سرخ کنم و اون انگشتاشم باهاش بخوره!دلم می خواد وقتی میریم آخر هفته پیتزایی چیزی بخوریم مجبور نباشم براش پلو مرغ و چلوکباب بردارم!!دلم می خواد یه وقتایی دو تایی بریم بیرون چیپس بخوریم!دلم می خواد وقتی میریم فروشگاه برای خرید مثل بچه های دیگه هوس شیرکاکائو بکنه!!.....
شاید خیلی مامان ها دلشون می خواد جای من باشن.گرچه منم ته دلم خوشحالم که اهل خوراکی های بیخودی نیست و عصرا با کاسه پر کشمش و گاهی نون و پنیر و 3-4 تا لیمو شیرین حال می کنه ولی خب محدودیت داره شدیییییییییییید!جالبه تو این مورد هم کمی به خودم رفته.یادمه تا سن راهنمایی لب به سوسیس کالباس نمی زدم و بابا همیشه برای من ساندویج مرغ می خرید!از نوشابه هم بدم میومد،پیتزا رو که نگو از بوش هم بدم میومد حتی وقتی دبیرستانی بودم.ولی یهو تغییر کردم خفن!!الانم می دونم بالاخره یه روزی نه همچین دور اونم پیتزا خور حرفه ای میشه مثل خودم ولی نمیدونم چمه دیگه!!