پرینازپریناز، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

پریناز...تولد دوباره عشق

سالگرد اولین دیدار!

1391/10/18 10:24
نویسنده : مامان پریناز
1,811 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

امروز هشتمین سالگرد تقابل اولین  نگاه من و همسفر زندگیمه.همون روزی که عشق روی خوشش رو به من نشون داد.این شعر مولوی تقدیم به یار و همراه شب و روزم:

 

 

 

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش...مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش

گه می فتد از این سو گه می فتد از آن سو...آن کس که مست گردد خود این بود نشانش

اندیشه ای که آید در دل ز یار گوید...جان بر سرش فشانم پر زر کنم دهانش

آن روی گلستانش وان بلبل بیانش...وان شیوه هاش یارب تا با کی است آنش

این صورتش بهانه است او نور آسمان است..بگذر ز نقش صورت جانش خوش است جانش

دی را بهار بخشد شب را نهار بخشد...پس این جهان مرده زنده ست از آن جهانش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فاطمه
18 دی 91 13:06
سلام
راستش حدود یک ساعتی شد که داشتم وبلاگتو می خوندم . داشتم بیمارستان پارسیان رو جستجو می کردم که وبلاگ شما هم از نتایج جستجو بود وقتی اون صفحه مربوط به روز زایمان تو خوندم اینقدر دقیق نوشته بودی که گریه ام گرفت خیلی قشنگ احساس تو نوشته بودی شاید برای من که حدود یک سال و نیم منتظر یه نی نی از طرف خدا هستم این احساسات خیلی قشنگ بود. بعدش باعث شد تمام آرشیوتو مرور کنم و بزرگ شدن دختر گلتو ببینم برای دخترت اسفند دود کن ماشاء الله خیلی خوشگله مخصوصاً 6 ماهگیش خیلی جیگر بود. خدا برات نگه داره


ممنون دوست عزیزم.از ته ته دلم دعا میکنم خدا دامنتو سبز کنه...پریناز تا یک سالگی یه گوله قلقلی بود!!
بهناز
18 دی 91 13:56
انشاا... هشتادمین سالگرد اولین دیدار
متین
18 دی 91 16:45
خیلی خیلی تبریک می گم ایشالا همیشه شادی و خوشبختی کنار دختر گلتون داشته باشین
سارا
19 دی 91 1:03
سلااااام خواهر،مبارکا باشه، انشاله حق تعالی خانوم و آقای دکتر مارو 120 سال همراه هم و در کنار گل دختر خوشگلشون خوشبخت و عاقبت به خیر نگه داره...
روی ماهتومیبوسم
التماس دعااااااااااااااای فراوان
خواهشمندم همگی خوانندگان وبلاگتو به یه ختم امن یجیب برای لوچ شدن چشم مراقبان امتحانی دعوت کن...(دعای خواهر شوهر برای امتحانات عروس :انشاله صفر بشی عروووووووسسسسسس)
شب خسب


الهیییییییییی عروس گلم امتحانت خوب خوب بدی و یه صفر کله گنده بیاری!!!
امیر
19 دی 91 13:16
زیباست


ممنون
مامان ثمینا
20 دی 91 8:08
فاطمه مامان صبا
23 دی 91 0:12
عزیزم یه عالمه تبریک.........خیلی حس خوبیه که یاد اون روز اول بیفتی
یه کم توضیح بده تعریف کن چجوری آشنا شدین من خیلی داستان های عاشقانه دوس دارم


مرسی عزیز جونی....دی ماه پارسال یه توضیح کوچولو داده بودم از اولین دیدارمون!!و اینکه نحوه آشناییمون این بود که من و برادرشوهر کرامی همکلاسی بودیم تو دانشگاه!!


مریم مامان آریا
24 دی 91 13:48
به به مبارکههههههههه به سلامتی انشاء اله صد سال در کنار هم خوب و خوش و خرم وشاد باشید
آیدا مامان ویهان
25 دی 91 7:48
مبارکه ایشاا... همیشه همونجوری عاشق بمونی