پرینازپریناز، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

پریناز...تولد دوباره عشق

جشن هفت ماهگی پریناز

1390/3/28 12:57
نویسنده : مامان پریناز
685 بازدید
اشتراک گذاری

نازپری مامان سلام گلم.

دیروز عصر دایی جون دعوت کرد شام بریم خونشون.ما هم آماده شدیم رفتیم و به مناسبت هفت ماهگیت کیک گرفتیم و یه شمع 7

پسر عمه حامد هم اونجا بود ولی دایی مهدی امتحان داشت نیومد.خیلی خوش گذشت ولی جای مامان اینا خیلی خالی بود...

بعد از شام دیگه خوابت گرفته بود ولی زندایی با کلی سر و صدا سر حالت آورد و جشن گرفتیم و عکس و فیلم گرفتیم.

راستییییییی  عشق من امروز دیدم جوونه دندونای بالات هم دراومده.الهییییییییییی چه ناز بشی.خاله مرجان میگه شکل خرگوش میشه!!(به تاریخ 28/3/90)

مرجان میگه آش بپز ولی کارم زیاده.مامان ایران که بیاد میگم برات بپزه.

دیشب مرجان رو آوردیم خونمون.تو اتاقت براش جا انداختم.خیلی گرماییه در بالکن رو باز گذاشت.شب به خیر گفت چراغ رو خاموش کرد و خوابید.یه ربع بعد من و بابایی که داشتیم صحبت میکردیم دیدیم چراغ روشن شد گفتم چی شده؟گفت سوووووووووسککککککککک

چه شانسی داشت بیچاره!!بابایی که تو ترسیدن از سوسک دست کمی از ما نداره اول با کلی پیف پاف گیجش کرد و بعد با دمپایی پدرشو دراورد!!مرجان هم که ترسیده بود گفت من رو زمین نمیخوابم میرم روی میل بخوابم.خلاصه نذاشتم و مرجان اومد پیش من و بابایی رفت تو هال خوابید!

الان هم از ترس زیاد شدن وزنش رفته رو الپتیکال و داره ورزش میکنه.صبح هم کلی لوبیا پاک کرد.بهش گفتم برای این مدت کلی برنامه برات ریختم!!

برم ناهار درست کنم.بابایی که روزه گرفت آخه امروز نیمه رجبه.خوش به حالش من که حالا حالا ها در گیر شیر دادنم و نمیتونم روزه بگیرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)