پرینازپریناز، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

پریناز...تولد دوباره عشق

نظرسنجی

1392/2/1 10:46
نویسنده : مامان پریناز
421 بازدید
اشتراک گذاری

اول ارديبهشت 92

اول اردیبهشت ماه جلالی مبارک....

تو سفر عمره،هر روز وقایع سفر رو می نوشتم.دلم میخواد بشینم همه شو تایپ کنم تا یادگاری تو وبلاگ دخترم بمونه.ولی خب وقت گیره تایپ اینهمه صفحه...اگه بدونم دیگران هم دلشون میخواد که سفرنامه منو بخونن انگیزه ام قوی تر میشه برای اینکار....پس بسم الله اگه کسی دلش سفرنامه میخواد یه "یاعلی" برام کامنت بذاره...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان جانان و آوا
1 اردیبهشت 92 14:01
يا علي گفتيم و عشق آغاز شد!

من كه مشتاقم!

راستي مي توني بدي بيرون برات تايپ كنن




قسمت قسمت خودم می تایپم....یه جورایی تکرار سفره...ممنونم شیرین جون

ایل ناز
1 اردیبهشت 92 14:53
عزیزم فکر نکنم کسی از خوندن سفرنامه خوشش نیاد اونم سفرنامه مکه


ممنونم ایلناز جونم
بهناز
1 اردیبهشت 92 16:54
چرا که نه...

اتفاقا من همش با خودم فکر می کردم که چرا زهرا از سفرشون چیزی ننوشت...



چشم می نویسم...

سارااا
2 اردیبهشت 92 9:27
اصلا ننويسي ها
هيچ حوصله خوندنشو ندارم
(سارا در نقش عروس)
.
.
.
.
آره عزيزم بنويس
بنويس آي بنويس،هرچي دلت خواست بنويس....
كي بنويسه بهتر از تو
اصلا يه سريشم بده من تايپ كنم قربونننننت برم
(سارا در نقش خواهر)


واه واه واه از دست عروساي امروزي ايييشششش
مریم مامان آریا
2 اردیبهشت 92 10:27
من هم مشتاقم کیه که بدش بیاد قلم زیبای شما رو نخونه اون هم سفرنامه مکه مکرمه حتما بنویس
بهناز مامان رادین
2 اردیبهشت 92 11:33
حتما این کارو بکن.یا علی.
راستی فکر کنم شما دو تا دوست به اسم بهناز داری.من همیشه با اسم مامان رادین کامنت می ذارم.


آره يه دوست ديگه دارم.شما با رادين معرف حضورمي ...5شنبه رو نپيچونيااااا
بهناز
2 اردیبهشت 92 12:26
پنجشنبه چه خبره...
منم میخوام...
بقول سارا خانوم بهناز در نقش ف.ض.و.ل


خوشگلم من كه خواهر شوهر ندارم تو نقش اونو برام بازي كن!!
فضولي مگه با بهناز قرار دارم...تو هم دوست داشتي بيا تهران باهات قرار بذارم
ساراااا
2 اردیبهشت 92 13:07
من يه آدرس جديد دارم از وبلاگ هانيا كوچولو دختر خواهر همكارمون
خيلي گوگوليه....حتما برو ببينش خواهر
http://haniya.niniweblog.com/



ها ها نو كه اومد به بازار...كهنه ميشه دل آزار...برو برو پيش هانيا جونت...
بهناز
2 اردیبهشت 92 14:01
خودم که گفتم ف .ض .و .ل .م...


پس شماهم مثل من خوشبختیت کامله


بخاطر نداشتن خواهر شوهر


معمولا کجا قرار میزارین؟









واه واه واه از اون عروسای .... هستیااا


من کلی غصه میخورم چرا خواهرشوهر ندارم!بس که من خواهر شوهر خوبی ام!!باور نمی کنی برو از سارا بپرس!!


متین من
2 اردیبهشت 92 16:34
منم میگم یا علی دوستم منتظریم
سارااا
3 اردیبهشت 92 8:52
از من بپرسن تكذيب ميكنم...
پول وده راستشو بگم...

.
.
.
ملت من ميخوام يه چيزايي راجع به خواهر شوهرم بگم
بگگم؟
بگگم؟
بگگم؟
.
.
.
يك مادر واقعي
خيلي گل
خيلي مهربون
باهاش خيلي خوش ميگذره
با اين كه تجربه ي سفر هاي مشتركمون خيلي كمه، ولي خيلي خوش سفره
خيلي با نمك
خيلي خوشگل
خيلي خوش تيپ
خيلي خوش اخلاق و پايه
و در نهايت يك خواهر شوهر واقعي
آخ آخ ببخشيد منظورم يه خواهر واقعي بود.....


یعنی میتونستی تو کتاب رکوردهای گینس این مطالب رو به عنوان رکورد دروغ 13 ثبت کنی!!!
بهناز
3 اردیبهشت 92 13:45
خوش بحالتون سارا خانوم... آره خواهر من از اون عروس های ... هستم.
سارااا
3 اردیبهشت 92 14:01
چون راست گفتم صورتحسابشو ميفرستم در خونتون(نقد لطفا) راستي با اجازه پريناز گوگولي كه توي اين وبلاگ همه چيز به خودش و مامان گلش اختصاص داره به بهناز عزيز سلام ميكنم و از خدا ميخوام هميشه سلامت و شاد باشه...خواهر اينقدر شكسته نفسي نكن الان به خاطر نرخ ارز مبادلاتي ،تو بيمارستانها مخارج ترميم نفس شكسته خيلي بالا رفته....
بهناز
3 اردیبهشت 92 19:53
سلام سارا جان. از ابراز لطف ومحبت شما بی نهایت سپاسگزارم. معموله که شما هم مثل خواهر شوهر گرام خانم بسیار شایسته ای هستین که زهرا جون و پریناز اینقدر دوستون دارن. راستش خیلی دوست دارم باهاتون آشنا بشم. امیدوارم بتونین این خانوم دکتر تنبل تون رو راضی کنید تا یه تریپ با هم بیاین پیش ما... از ته دل گفتم جدا خوشحال میشیم.
بهناز
3 اردیبهشت 92 19:57
امیدوارم یه روزی وبلاگ برادرزاده نازتون رو بخونم...
یه نی نی عمه دوست میشه ها...


در این مورد بنده جرئت ندارم از کلمه "انشالله"استفاده کنم!!
سارااا
4 اردیبهشت 92 8:56
من هم همينطور بهناز عزيز از دوستي(فعلامجازي)با شما بسي بسيار خرسندم
من كه فعلا بايد درسمو ادامه بدم(قبل خواستگاريام نگفتم عقده شده الان ميگم)
باباي بچه هم گفته كه در فاز اوليه انتظار تا 5 سال رفته گل بچينه
اما عمه جان نبايد نااميد شد و براي راضي شدن تمام پدران و مادران اسلام انشالله ها رو بلند تر ختم بفرماييد
تكبير


وااااااا به من چه؟؟؟؟بذارين پير شدين بيارين آي بخنديم آي بخنديم!!!هه هه هه
سارااا
4 اردیبهشت 92 11:02
من كه تازه 14 سالمه ، مشكل داداشتونه


با ختم يك صلوات محمدي پسند نظراتم در اين صفحه را به اتمام ميرسانم


اللهم صل علي محمد و آل محمدو عجل فرجهم


کیمیا
4 اردیبهشت 92 12:20
یا علی
هدیه
10 اردیبهشت 92 0:36
آره عزیزم بنویس حتما میخونیم
هدیه
10 اردیبهشت 92 0:46
حتما بنویس
هدیه
10 اردیبهشت 92 0:51
عزیزم حنما بنویس