بوی ماه مهر

باز هم سال تحصیلی جدید داره شروع میشه.هرچند شنیدن سرود "باز آمد بوی ماه مدرسه"آدمو یه حالی میکنه که شاید خیلی هم خوشایند نباشه ولی واقعا صفای اول مهر فقط به مدرسه رفتن و کیف و کتاب نو هست.یادش به خیر...

مهد کودک پریناز باهامون صحبت کرد که طبق بررسی هاشون چون دخترک هم رشد جسمی خوبی داره هم توانمندی ذهنی بالا(البته به قول خودشون!)و احساس کردن بهتره وارد فاز آموزشی بالاتر بشه ازمون اجازه خواستن که وارد مقطع پیش دبستانی 1 بشه.در واقع چون بچه نیمه دومی هست تو یکی از پایه ها باید دوبار بمونه.قرار بود کوچیکتر که بود یه مقطعی رو دو بار تکرار کنه ولی همیشه چون قد و قواره اش بزرگ بود اول سال تحصیلی کلاسش رو ارتقا می دادن تا الان که رسید به این مقطع.ما هم رضایت دادیم که امسال بره پیش 1.خلاصه که از دیروز دخمل مامان یه کلاس بالاتر رفته و خودش خیلی خوشحاله!خاله مرجان هم دانشگاه قبول شد و یه دانشجوی سال اولی شده!پنج شنبه جمعه گذشته،جهت حسن ختام تابستون!باباحمید تو یه مکان تفریحی سرسبز سوییت گرفت و همگی رفتیم اونجا و یه شب موندیم.خیییییلیییی خوش گذشت و کلی بازی کردیم.جمعه نهار هم خانواده هادی و ساراجون رو دعوت کرده بودیم که دیگه جمعمون جمع شد.

دیگه داریم میریم که داشته باشیم یه پاییز قشنگ رو که دومین روزش تولد بابای خونه ماست و باید زودتر به فکر تدارکات باشم!

یه چند وقتیه حسابی حواسم به وزن و کالری و این چیزاست و دارم وزن کم میکنم.امیدوارم به وزن دلخواهم برسم.

الان باید باشگاه باشم ولی چون روز دحو الارضه دلم میخواست امروز روزه باشم اگه خدا قبول کنه.البته کزت پارتی هم دارم و مشغولم حسابی!!