علاقه های من
خیلی وقتها دلم برای خواستنی های دلم تنگ میشه.چیزایی که به جبر زمانه ازشون فاصله گرفتم و همین فاصله گرفتن باعث بادخوردن پشتم شده!خیلی وقته که دلم میخواد برگردم به کلاس قرانم ولی هربار یه جوری یه اتفاقی مانع میشه.چند وقتیه دلم میخواد برم کاغذ و قلم ومرکب بخرم و دوباره شروع کنم به خوشنویسی.مدتهاست لیست غذاهای فانتزی و جدید رو درمیارم و هی به خودم یادآوری میکنم که امشب یکیشونو بپزم....
آشپزی همیشه جزو بزرگترین علاقه های من بوده و هست.یعنی اگه موضوعی مثل وابستگی بیش از حد پریناز به بازی گروهی نباشه عاشقانه آشپزی میکنم وگرنه که با چند تا فحش به خودم یه مرغ یا گوشت میندازم تو قابلمه که بپزه و بقیه ماجرا!!این وسط آقای همسر علاقه خیلی خیلی زیادی به ترکیب غذاهای جدید و گاها خاص داره.منم که عاشق سورپریز کردن با اینجور غذاهام...اینم اخرین دستپخت فانتزیم چند روز قبل که خیلی خوشمزه شد: